-
عجب روزگاری داریم .....
سهشنبه 1 مردادماه سال 1392 19:21
سلام به همه البته اونجوری که به نظر میرسه چند تا از دوستای خویم غیر فعال شدن .... رها و همدل ولیلوم و آرش.... ٢ سال از آخرین پستم میگذره اتفاق بزرگی تو این دو سال واسم اوفتاده ... من مادر شدم!!!! پستای قبلیم رو که میخوندم واقعا انرژی و سر زندگی رو حس میکردم.... فکر نکنین که الان زندگی خوبی ندارم ... نه! دختر و شوهری...
-
بازگشت 3 باره!!
سهشنبه 29 آذرماه سال 1390 19:50
سلام دوباره به دنیای زیبای مجازی!! انگار قسمت اینه که هر سال یه بار بیام اینجا! خیلی به این نوشتنا نیاز دارم. چون خیلی وقتا احساس تنهایی و بغض دارم. لازم دارم که واسه کسی حرف بزنم. کسی هم که گوش شنوای درد دل رو داشته باشه هم که پیدا نمی شه. شوهر خوبی دارم ها! ولی فقط یه شوهر خوبه! خیلی وقتها اصلا نمی فهمه حرفی که...
-
من برگشتم!
شنبه 1 آبانماه سال 1389 19:09
سلام بعد از ۲ سال و ۵ ماه دوباره برگشتم. با کلی تغییرات تو زندگیم! من با او ازدواج کردم :)) رسیدم بهش. خیلی سخت بود و پر از ابهام و تردید. الان هم خونه خودمونیم. همین مرداد عروسی کردیم. زندگی خوبی داریم. باهم مهربونیم و همچنان عاشق. من به تغییر دیگه هم داشتم! یک سالی هست که تو بکی از بانکها استخدام شدم . شدم کارمند...
-
فروغ دل من
دوشنبه 19 فروردینماه سال 1387 13:40
تنهاتر از یک برگ با بار شادیهای مهجورم در آبهای سبز تابستان آرام می رانم تا سرزمین مرگ تا ساحل غمهای پاییزی در سایه ای خود را رها کردم در سایه فرار خوشبختی در سایه نا پایداریها شبها که می چرخد نسیمی گیج در آسمان کوته دلتنگ شبها که می پیچد مهی خونین در کوچه های آبی رگها شبها که تنهاییم با رعشه های روحمانُ تنها ... در...
-
بدون شرح!
پنجشنبه 8 فروردینماه سال 1387 20:19
سلام! امروز می خوام همینجور واستون بنویسم. بچه ها!! وقتایی که آدم دلش گرفته چی کار باید بکنه!؟ وقتایی که حوصله هیچ کدوم از کارایی که تا به حال می کردی نداری، هیچی سر حال نمی آرت، چی کار کنی؟؟ یه زمانی از کتاب خوندن خیلی لذت می بردم. اما حالا واسه کتاب خوندن خیلی بی حوصله شدم. اگر کتابی رو هم شروع کنم.هیچکدومش و به آخر...
-
سال نو مبارک.
جمعه 2 فروردینماه سال 1387 01:30
سلام! سال نوتون مبارکتون!!!! بیا جلو، آهان!! جلوتر.... ماچ چ چ چ چ چ ..... موچ چ چ چ چ !! 100 سال به از این سالها!! روز اولی چطور بود؟؟ خوش گذشت؟؟ چیا عیدی گرفتین تا به حال؟؟ - واسه من که روز خوبی بود. پر جنب و جوش!! تا 15 دییقه (!!! درسته دییقه، لطفا به زبان عامیانه و محاوره ای بخونین نوشته هامو!!!! ) قبل سال تحویل...
-
آخ دلم، وای کمرم!
سهشنبه 21 اسفندماه سال 1386 13:54
سلام عزیزانم! من و که یادتون میاد!!!!! من همون صحرا خانومه، تنبل خانومم! همونی که هر 10 روز یه بار آپ می کنه!!! شرمنده اخلاقای ورزشکاریه همتونم!! چی کار کنم، تنبلم دیگه!! خوب بذارین از هفته پیش بگم واستون که جاتون خالی یک کمر درد و معده دردی بودم که خدا نصیب هیچ کدومتون نکنه!! اول فکر می کردم از کلیه هامه! پشتم یه...
-
۱ ۲ ۳ ، ورزش!
دوشنبه 13 اسفندماه سال 1386 09:40
سلام! - دیروز بعد از یک وقفه طولانی مدت حدودا ۸-۹ ماهه دوباره رفتم سراغ ورزش. این چند ماه که همراه بود با کار پشت میز نشینی به قیمت بالا رفتن وزن از ۵۵ کیلو به ۶۲کیلو تموم شد! ۷ کیلو اضافه شدم!!! شوخی نیست! من تو عمرم از ۶۰ کیلو بیشتر نشده بودم!! خوب البته تقصیر خودمه دیگه. کاملا حس می کردم که وزن داره میره بالا ولی...
-
I'm Still Alive
چهارشنبه 8 اسفندماه سال 1386 10:33
سلام دوستان! - من زنده ام. نگران نباشین! فقط یه تأخیر طولانی داشتم. بدون دلیل خاصی!! هر روز میو مدم سر می زدم ولی این روزا زیاد فرصت نوشتن نداشتم. اگر فرصت بود حوصله نبود.!! مشکلی نیست ها همه جا امن و امانه!! زندگی شیرینه! اونم خوبه سلام می رسونه! - یکی از همکارام فوق لیسانس ادبیاته،خیلی هم حرفهای خوبی می زنه. اصلا...
-
کمکم کنید!
یکشنبه 28 بهمنماه سال 1386 16:34
چجوری عکس بذارم؟؟؟؟؟؟؟
-
ولنتاین زیبا!!
شنبه 27 بهمنماه سال 1386 10:15
اشتباه نکنین !! این بغض من مال این نیست که به وقت خدای نکرده، زبونم لال ، روم به دیفال ، روم به دیفال، شب ولنتاین بدی داشتم ! نه ! اصلا!! می دونین چه اتفاقی افتاد! قریب به یک ساعت و اندی داشتم با شوق بسیار واستون مینوشتم . فقط مونده بود که بزنم ' انتشار' که اشتباهی دکمه دیگه ای رو زدم و همه چی...
-
فال حافظ بگیرین هر روز !
دوشنبه 22 بهمنماه سال 1386 15:06
...... .... .. ای حافظ شیرازی با ما نکنی بازی ، تو محرم هر رازی ! .. .... ......
-
گرفتم!
یکشنبه 21 بهمنماه سال 1386 15:43
ممنون از تمام راهنماییهاتون عزیزانم ! دیشب که رفتم خرید کنم همه چیزایی که گفته بودین و نگاه کردم و قیمت کردم. عطر و ادوکلن ، پیراهن و کراوات، پولیور ، کفش . و بدین وسیله اعلام می دارم که برای آن عزیز دلک کادویم را گرفتم! یک عدد پولیور over & over !! خیلی خوچگله !! هوس کردم خودم بپوشمش ( شانس آورد که سایزش ۲ برابر...
-
پیلیز هلپ می!
شنبه 20 بهمنماه سال 1386 12:11
سلام! امروز شنبست !! یه هفته دیگه شروع شد ! یکم کارا امروز زیاد بود. دست تنها هم بودم. اون امروز و فردا نیستش. میره مأموریته تهران! از روز چهارشنبه ندیدمش. دلم واسه دیدنش تنگ شده. این مسافر منه که رفته ، یه مسافر هم داریم که خانوادگیه !!! (!!!) منظورم داداشی خودمه! این مسافر ما جایی نرفته بلکه از جایی اومده ،...
-
خدایا !!
پنجشنبه 18 بهمنماه سال 1386 15:03
..... ..... خدایا بنده ات تنهاست تو را می فهمد ..... .....
-
زندگی شیرین !!
پنجشنبه 18 بهمنماه سال 1386 00:17
سلام !! من امروز خیلی خوشحالم!! خیلی ی ی ی ی ی ی !!! می دونین چیه؟؟ مسلمه که نمی دونین چیه !! این که سوال کردن نداره . من یه هفته ای می شد که با اون یه جورایی سرسنگین بودم !! خیلی ازش دلخور بودم و ناراحت !! شاید حتی ناراحتی اونقده بهم فشار می آورد و تو لحظه های بی کاری اونقدر فکر می کردم به این موضوع که دیگه داشتم خل...
-
متاهل یا مجرد - مسئله این است!!
چهارشنبه 17 بهمنماه سال 1386 09:38
سلام !! دیروز واسه پست همدل که می نوشتم - یه چیزایی اومد تو ذهنم ! دلم می خواد باهاتون در میونش بذارم. می خوام ببینم فکر شما چیه در بارش ! متاهل شدن؟؟ زندگی با یه مرد ؟؟ وارد شدن به یک خانواده جدید؟؟ درگیر زندگی و مشکلاتش شدن؟؟ قهر و آشتی ها ؟؟ اعصاب خوردی ها ؟؟ و از یه طرف شاید آرامشی که دو نفر به هم میدن! ( اگه حالا...
-
من نه منم!!
سهشنبه 16 بهمنماه سال 1386 00:08
سلام دوستای جدید و خوب من! دیروز که شروع کارم بود، ۴ تا دوست پیدا کردم!!! واسه روز اول به نظرم خیلی خوبه!! نه؟؟ به امید روزهای آینده خوب قرار شد این دفه از خودم بیشتر بگم واستون . اسمم صحرا نیست !!! صحرا یه اسم خاطره انگیز از سالهایی دور که واسم مونده!!! یاد آور یه دوست خوبه !! از اون موقع لقبم رو گذاشتم صحرا !!! پای...
-
اولین سلام!!!
دوشنبه 15 بهمنماه سال 1386 14:04
سلام !! من صحرام. بالاخره وبلاگی رو که مدتهاست می خوام بسازم رو ساختم. بعد بوقی!!! خیلی وقته که یادداشتهای روزانه دارم . اما همش مال خودم بود. خود خودم اما یه مدتیه که رفتم تو خط وبلاگ خوندن !! به نظرم فکر خیلی خیلی کولییییییهههه که بقیه هم حرفات و بخونن و نظر بدن در بارش .. این جوری هیچ وقت هیچ وقت احساس تنهایی بهت...