روز مرگی های صحرا

من صحرام. از سالهای خیلی خیلی دور روزانه هام رو می نوشتم. اما همش واسه خودم و خدای خودم . اما حالا می خوام افکارم شما هم بدونی

روز مرگی های صحرا

من صحرام. از سالهای خیلی خیلی دور روزانه هام رو می نوشتم. اما همش واسه خودم و خدای خودم . اما حالا می خوام افکارم شما هم بدونی

من برگشتم!

سلام  

بعد از ۲ سال و ۵ ماه دوباره برگشتم. با کلی تغییرات تو زندگیم!  

من با او ازدواج کردم :)) رسیدم بهش. خیلی سخت بود و پر از ابهام و تردید. 

الان هم خونه خودمونیم. همین مرداد عروسی کردیم. زندگی خوبی داریم. باهم مهربونیم و همچنان عاشق. 

من به تغییر دیگه هم داشتم! یک سالی هست که تو بکی از بانکها استخدام شدم . شدم کارمند بانک! خیلی کارم و دوست ندارم. کاملا مخالف رویاهایی بودکه تو ذهن داشتم . یک کار خشک و بدون احتیاج به خلاقیت.  فقط مزایای خوبی داره و همین!  چون به درد زندگیم می خوره بهش ادامه میدم. امیدوارم یه روزی بهش علاقه مند شم! :)) 

دوباره میام پیشتون ! 

فعلا بای!!! 

نظرات 3 + ارسال نظر
مریم شنبه 1 آبان‌ماه سال 1389 ساعت 07:11 ب.ظ http://kala.shoploger.cOM

سلام دوست عزیز
وبلاگ قشنگی داری
اگه حاضری با من تبادل لینک کنی
منو با هر اسمی که دوست داری بلینک بعدم خبرم بده
ممنونم
به امید دیدارهای بیشتر



http://kala.shoploger.cOM

توحید شنبه 1 آبان‌ماه سال 1389 ساعت 07:18 ب.ظ

سلام

مطالبتان زیباست .

موفق باشید.

توحید شنبه 1 آبان‌ماه سال 1389 ساعت 07:20 ب.ظ

خدایا کیست جز تو فرمان روای هستی ؟

خدایا به من زیستنی عطا کن که در لحظه مرگ
بر بی ثمری لحظه ای که برای زیستن گذشته است
حسرت نخورم.

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد