سلام
بعد از ۲ سال و ۵ ماه دوباره برگشتم. با کلی تغییرات تو زندگیم!
من با او ازدواج کردم :)) رسیدم بهش. خیلی سخت بود و پر از ابهام و تردید.
الان هم خونه خودمونیم. همین مرداد عروسی کردیم. زندگی خوبی داریم. باهم مهربونیم و همچنان عاشق.
من به تغییر دیگه هم داشتم! یک سالی هست که تو بکی از بانکها استخدام شدم . شدم کارمند بانک! خیلی کارم و دوست ندارم. کاملا مخالف رویاهایی بودکه تو ذهن داشتم . یک کار خشک و بدون احتیاج به خلاقیت. فقط مزایای خوبی داره و همین! چون به درد زندگیم می خوره بهش ادامه میدم. امیدوارم یه روزی بهش علاقه مند شم! :))
دوباره میام پیشتون !
فعلا بای!!!